داستان کوتاه احترام به دیگران توسط امامان

ساخت وبلاگ

روزی امام حسن و امام حسین علیها‌السلام که در سنین کودکی بودند از محلّی می‌گذشتند به پیر مردی بر‌خوردند که مشغول وضو گرفتن بود اما صحیح وضو نمی‌گرفت.

 به پیر مرد گفتند ما دو برادریم و گفتگو داریم که وضو گرفتن کدامیک بهتر است، می‌خواهیم وضو بگیریم و تو در میان ما داوری کنی.

 پیر مرد در حالی که خود را فردی بر‌تر و آگاه‌تر فرض می‌کرد با دقت به کودکان می‌نگریست تا آنکه هر دو وضوی صحیح را گرفتند.

 پیر مرد فهمید که وضو صحیح را چگونه باید گرفت و آنگاه گفت:

وضوی هر دوی شما صحیح است و این من پیر مرد نا‌دانم که تا کنون وضوی صحیح را بلد نبودم شما به حکم محبتی که بر امت جد خود دارید مرا متوجه ساختید.

 


شعر...
ما را در سایت شعر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pakzadmoaven بازدید : 189 تاريخ : شنبه 9 دی 1396 ساعت: 23:26